چالاک چنگ(چَ) قوی چنگ. قویدست. ماهر. تردست: شتابنده ملاح چالاک چنگ به کشتی درآمد چو پویان نهنگ. نظامی ادامه... قوی چنگ. قویدست. ماهر. تردست: شتابنده ملاح چالاک چنگ به کشتی درآمد چو پویان نهنگ. نظامی لغت نامه دهخدا